بیتابیتا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

گل خوشرنگ بیتا

منم و دو دختر گل بیتا 10 ساله و مهتا 4 ساله

آخرینهای امسال

دختر  گلم این شاید آخرین مطلب امسال باشه...دیشب چهارشنبه سوری بود و خاله اینها شام اینجا بودند... با بابایی و عمو و آبجی رفتی بیرون و حسابی آتیش سوزوندید... بابایی میگفت از ترقه خیلی خوشت اومده بوده...چشممون روشن... ماشاا.... حسابی حرف میزنی..من که نمیدونم چی میگی...شیر دادن یک کم سخت شده... از وقتی تصمیم گرفتم کمش کنم بدتر میچسبی..اینم از دسته گلات خرگوش من... ...
16 فروردين 1391

با تو با بهار میرویم....

بیتای من دیروز داشتم فکر میکردم که از وقتی تو اومدی چه چیزهایی ازت یاد گرفتم... ازت یاد گرفتم که هنوز آسمون بالای سرمونه....یاد گرفتم که اگه یک پرنده توی آسمون داره پرواز میکنه باید با دست نشون دادو خوشحال بود... فهمیدم که هنوز گربه ها هستند...و اگه یکیشون از ترس من فرار کرد و رفت زیر ماشین..میشه تا کمر خم بشی ونگاش کنی.... از تو یاد گرفتم که وقتی گوشه تلویزیون به مناسبت عید ماهی گذاشته بودند به ازاء هر بار اومدن ماهی ها میشه تعجب کردو خوشحال بود... با تو فهمیدم...که  پایین آبگرمکنها سوراخ داره...فهمیدم مورچه ها هنوز روی زمین هستند... با تو یادم افتاد که از سقف جلوی در چند تا ماهی آویزونه..که باید برم و هر چند یک بار...
16 فروردين 1391

عید 91

  قسمت اول بیتا روز اول عید بیتا در برغون بیتا در راه زنجان: سد کینه ورس بیتا در قیدار سفره خانه ی قیدار غار کتله خور بیتا در راه زنجان بیتا در گنبد سلطانیه امامزاده براهیم رختشوی خانه موزه طییعت زیبا   ...
16 فروردين 1391